یکی درون نای و استخوانهای من آواز میخواند یکی درون جمجمه و قوزک پایم یکی پشت زانوهایم دراز کشیده که کمی ازمن بزرگتر است فقط کمی خرس ماده ای که درون من دراز کشیده درون مرا زخم کرده است باتمام حرکاتش مجبورم حرکت کنم گاهی هنگام خواب باعجله همراهش به جنگل و کوهستان میروم باچشمان بسته ودهان نیمه باز چشم که بازمیکنم یک ماهی آزاد باردار و بزرگ درون دهانم است خرس ماده درون من اندکی ازمن بزرگتراست برای مخفی کردنش باکسی حرف نمیزنم و صورتم را باشال گردن میپوشانم دراز کشیده ,آواز میخواند منبع
درباره این سایت